Saturday, October 5, 2013

روشنفکران ایرانی دربند کوره راهها

 روشنفکران ایرانی دربند کوره راههای متعفن تاریخی ...

نویسنده : سرگرد خلبان کیوان نورحقیقی

 از دوران طفولیّت این آزادی را داشتم که هر کتابی راکه میدیدم بر دارم و بخوانم؛ هرمطلبی که دوست داشتم بنویسم و بیان کنم. واز همان دوران نو جوانی مخالفت های شدید من با قشر روشنفکران ایرانی آغاز گردید و تا امروز ادامه دارد. روشنفکرانی که جلال آل احمد مشاغل شان را نام برده بود  http://kayone.atspace.cc/section1.html از همان دوران بود که خط انحتاط فکری و فروریخته شدن مبانی آزادی را در لابلای تحلیل های مالیخویائي " صادق هدایت " بوضوح میدیدم و زجر میبردم, مثل اهانت به زرتشتها ویهودیان ومسلمانان؛اهانت به شاه وگدا؛اهانت به روحانیّت واعتقادات وبدگوئی از ایرانی وعرب که امروز هر پزشک روانشناسی او را یک دیوانه زنجیری بحساب میاورد​. همان هدایتی که کتابهایش را امیرکبیر با مرغوبترین کاغذ چاپ با جلد زیبا می آراست وجوانان میخریدند و گروهی ازآنها که حلق آویز یافت میشدند و میشوند درکنارشان سندی است ازبیماري اجتماعي "بدخیم" که روشنفکران کوردل ما به آن دامن زده و میزنند. روشنفکرانیکه آزادی را هرگز تجربه نکرده بودند امّا پیآپی فریاد جنون آمیزسر میدادند و میدهند. کسانیکه یک پا درلجن خرفات و تعصُبات قهقرایی داشتند و دارند و یک پا درغرقاب افکار غربیهای گمراه, با یک دست قانون اساسی وپرچم « آزادی» را در اهتزاز داشتند و با دست دیگر حلقوم زرتشتی و یهودی و مسلما ن را میفشردند که مبادا قانون « مساوات» ایشان را هم مشمول نماید وهمین ها بودند که شیخ فضل الله نوری را که مخالفشان بود «اعدام» کردند... فریدون فارسی مشروطه خواه را « قطعه قطعه» کردند با این تفاوت که فریدون فارسی زرتشتی را, اوباشها کشتند و شیخ فضل الله نوری مسلمان را, روشنفکران (به گفته ی مهدی بامداد، به دستور هیات مدیره‌ای که پس از انحلال مجلس عالی تشکیل شد، شیخ فضل الله نوری به دار آویخته شد. حتی نام قاضی که حکم اعدام را صادرکرد ،شیخ ابراهیم زنجانی، از آزادیخواهان و روشنفکران ثبت نموده اند .) . http://fa.wikipedia.org/wiki/ برای جزئیآت به لاگ «صادق هدایت آنگونه که بود» مراجعه فرمائید http://www.sa-hedayat.blogfa.com/ از روشنفکران روز سخن نگوئید که حقیقتا از ریشه پوسیده اند؛ مثل آن شاعر کراواتی که میگوید من ایرانی نیستم و یک عده زیادی زن ومرد مثلاً روشنفکر برایش کف میزنند http://margebipayan.blogfa.com/post-59.aspx و یا احمد شاملوئی که به جرم تجزیئه طلبی جلوی گروه آتش ایستاد اما بخشیده شد لیکن تا پایان عمر برای رفقای خائنش اشک ریخت: عمویت را میگویم مرتضی کیوان! و امروز تمام تلاشاروشنفکران ابر آن است که تاریخ را تحیف کنند ؛ حال اگر فردا نوشتند ه احمد شاملو از فردوسی ایراندوست تر بود تعجب نکنید؛ شاملوئی که یک بیث به عشق ایران نگفت و یکبار از فردوسی نخواند .
http://www.rahetudeh.com/rahetude/Morteza-Keyvan/HTML/keyvan.html

 پرورگار را سپاس که حاکمان امروز هیچ رحمی به دشمن و تجزیه طلب و منافق نکردند؛ اگر امام خمینی نبود و جانبازی میلیونها ایرانی را بسیج نمیکرد، امروز برای رفتن به سنندج واهواز وتبریز وزاهدان و مشهد مقدّس میباید به سفارتخانه های کشورهایشان میرفتیم و با هزار بدبختی مهری میگرفتیم تا سفر کنیم. همانطور که دورتادور کشورمان استانهای سابق ایران اند و امروزهم برایمان شاخ شده اند افغانستان یکجور، آذربایجان جور دیگر و بحرین را هم که شاه از دست داد و ۳۵ سال است که با دشمنان خونی است که خوزستان را جدا کند! خداوند پشت و پناه آنهائی باشد که شرف و ایمان و عشق به ایران و اسلام دارند و بر سر ارزشهایشان هرگز معامله نمیکند. کسانیکه نه تحصیلات دانشگاهی دارند و نه یک خروار پول؛ آنهائیکه آغوش فرشتگان خداوند برایشان گشوده است امّا درب دفتر روشنفکر برویشان بسته مانده است. *** توضیح : منظور از « کوره راههای متعفن تاریخی ...» شامل طیف وسیعی از افکار و عقاید و تعصباتی است که ضدحقوق بشر منطبق با قوانین اسلام و فرهنگ ایرانی و شرقی باشد؛ روشنفکر کور دل کسیت که از هر مذهبی و عقیده ي و باوری انتقاد کرده و مانع پیشرفت و ضایع کننده حقوق ایشان به عنوان اقلیت باشد؛ مثلا مسلمانان در تمام کشورهائی که در اقلیّت اند مورد انواع ظلمها قرار گرفته اند. روشنفکر کور دل کسیت که از باطل دفاع میکنند چون اصول « وارونه جلو دادن را میداند»؛ و یا حتی گفتار از واژههائی استفاده میکند که امروزه مردود شناخته شده است ؛ مثل: طرف معلول بود؛ کوری آمد؛ پیرزن است دیگر؛عربی حرف نزن؛ یه ترکه گفت؛ مثل جهود ؛ چندسالته؟ طرف بسیجیه؛ آخوند ها؛ آزادی زندانیان سیاسی « طرف قاضی پس از محاکمه محکوم کرده...تقاضای فرجامش هم رد شده حالا میخوان با شعار وجنجال احکام حقوقی را باطل کنند « از شعارهای دانشکده فنی تهران در فتنه سبز»

No comments:

Post a Comment